یادداشت‌های پیش رو بخش نخست مجموعه یادداشت‌هایی هستند که فیلم‌سازان و بازیگران فیلم کوتاه در اهمیت نقش بازیگران و نیز لزوم اختصاص جایزه ثابت و مستقل بازیگری در جشنواره‌های تخصصی فیلم کوتاه نوشته‌اند. یادداشت‌هایی که عموما امری بدیهی اما در کمال ناباوری نادیده گرفته شده را توضیح می‌دهند. امید است این پیشنهاد مورد توجه برگزار کنندگان جشنواره‌ها خصوصا جشن مستقل فیلم کوتاه و جشنواره بین‌‌المللی فیلم کوتاه تهران به عنوان مهم‌ترین و تاثیرگزارترین جشنواره‌های فیلم کوتاه قرار گیرد.

پ.ن: بخش نخست یادداشت‌ها را به یادداشت‌های بازیگران اختصاص داده‌ایم.

پ.پ.ن: اسامی به ترتیب ارسال متن‌ها منظم شده‌اند.

پ.پ.پ.ن: یادداشت آرمان خوانساریان: بازیگری فیلم کوتاه و جای خالی تندیس‌اش…

پ.پ.پ.پ.ن: یادداشت‌هایی برای جای خالی تندیس بازیگری در جشنواره‌های فیلم کوتاه – بخش دوم

 

پوریا رحیمی سام

هزار بار آموخته‌ایم که بازیگری طول و عرض ندارد؛ عیارش در عمق آن است. کوتاهی و بلندی یک فیلم اصلا توجیه مناسبی برای ندیدن یکی از مهم‌ترین ارکان یک فیلم، یعنی بازیگری آن فیلم، نیست. در کنار کشف استعدادهای ناب فیلم‌سازی از طریق ساخت فیلم کوتاه، ارزیابی و قضاوت بازی‌های فیلم کوتاه، گشودن دری است بزرگ به روی انبوه درجه یک‌ترین و با طراوت‌ترین نسل بازیگران در راه و البته محک به روز بودن و تازه شدن بازیگران حرفه‌ای این عرصه…

 

شادی کرم رودی

اگر بپذیریم که ما فرهنگ را می‌سازیم و فرهنگ ما را، پس می‌توان رابطه‌ای تنگاتنگ میان فیلم‌های کوتاه ساخته شده در یک کشور و جشنواره‌هایی که مجال نمایش این فیلم‌ها را محیا می‌کنند، تصور کرد. آنچه که ١۵-٢٠ سال پیش فیلم «جشنواره‌ای» (به غلط یا درست) خوانده شد را می‌توان محصول توجه جشنواره‌های داخلی (یا خارجی) به گونه‌ای از فیلم‌ها که بیشتر فضاهای روستایی را به کمک «نابازیگران» (هر چند که در درستی این اصطلاح باید شک کرد) به تصویر می‌کشید دانست، و به پیروی از آن، توجه جشنواره‌ها به این نوع فیلم را محصول تولید انبوه فیلم «جشنواره‌ای».

سیاست گزاران جشنواره‌های فیلم کوتاه بپذیرند یا نه، فیلم کوتاه امروز، فارغ از ارزش گذاری، شکل و شمایل دیگری به خود گرفته است. حضور «بازیگر» بیش از پیش پررنگ شده و این حضور، هر چند بی تندیس و تقدیر، نوعی رقابت میان بازیگران (میان ما) ایجاد کرده است. هر چند که ارزش گزاری در هنر از اساس ممکن نیست (گزاره‌ای که بحث درباره آن نیازمند فرصتی دیگر است.) اما این رقابت اگر سامان داده نشود، عقیم خواهد ماند و زایشی در پی نخواهد داشت.

و ما امروز، مشتاق‌تر از همیشه، در انتظار تن دادن جشنواره‌ها به این دور بی پایان خالق و مخلوقی هستیم. تن دادنی که به رقابتی سالم می‌انجامد، و رقابت سالمی که خلاقیت را به دنبال خواهد داشت.

 

توماج دانش بهزادی

امیدوارم این دیدگاه که فیلم کوتاه مسیری یا جاده باز کن است برای دیده شدن برای فیلم بلند تغییر پیدا کند. که اگر این مهم اتفاق بیافتد این پدیده به همراه تمامی ابزارها و عناصرش به رسمیت شناخته می‌شود. من معتقدم بازیگری در فیلم کوتاه با فیلم بلند متفاوت است. این مثال را نویسنده ها بخوبی می‌دانند زمانی که نوول می‌نویسند یا یک رمان. شکل شخصیت پردازی و دادن اطلاعات کاملا تغییر پیدا می‌کند با رمان بلند. بنظرم بازیگری در فیلم کوتاه هم همین ویژگی را دارد. برخورد با نقش و مهندسی برای ساخت کاراکتر و بیان ویژگی‌های فردی نقش کاملا متفاوت با فیلم بلند است؛ و تخصص و تجربه خاص خودش را می‌طلبد. من هیچ گاه فیلم کوتاه را به عنوان مشق کردن برای آماده شدن برای فیلم بلند انتخاب نکرده و نخواهم کرد. این شکل هنری برای من ارزش و جایگاه ویژه‌ای دارد زیرا بیشترین مخاطبانش افراد متخصص در زمینه هنرهای نمایشی هستند. بر عکس اکثریت فیلم‌های بلند… با حرفه‌ای تر شدن فضای فیلم کوتاه مطمئنا عناصر این شکل هنری مثل بازیگری جایگاه راستین خودش را پیدا می‌کند. فکر می‌کنم مشکل از خود ما است زیرا فیلم کوتاه را مشق کردن برای ساخت فیلم بلند می‌دانیم. اما اگر فیلم کوتاه را شکلی از بیان هنری بدانیم تمامی عناصر آن پدیده مهم و اساسی خواهند شد.

 

مهسا علافر

تکرار کردن اهمیت رکنى که با نبودش، سینمایى وجود نخواهد داشت، کاریست عجیب که از عادات ما ایرانیان است.

چهره‌هاى تکرارى در نقش‌هاى تکرارى، آفت سینماست و تنها راه آفتزدایى، باز کردن راهى هرچند باریک براى ورود شرافتمندانه بازیگران جدید و مستعد است.

بدون بازیگران، نمایش همه گروهِ درگیرِ یک پروژه، همان در انتظار گودویی ست دیگر و بس.

 

نفیسه زارع

من یه بازیگرم. خیال می‌کنم، چشمامو می‌بندم و بعد که چشمامو باز کردم توی قاب دوربینی که داره ازم فیلم می‌گیره لذت بی‌نظیر فراموش کردن تمام چیزایی که اسمشو می‌ذارن واقعیت رو تجربه می‌کنم.

پشت این قاب فیلم‌بردار، کارگردان ، صدا بردار، تهیه کننده، بعدتر تدوینگر و قبل‌تر فیلم‌نامه‌نویس نشستن و منتظرن هیولایی که توی ذهنشونه توی من حلول کنه و بشم اون چیزی که وقتی چشماشونو می‌بندن، می‌بینن.

جدا از اینکه دقیقه‌ای یا ساعت‌ها جلوی دوربین وایسم… جدا از اینکه دستمزدی که می‌گیرم یا نمی‌گیرم، کفاف روزهای بعد از کارم رو می‌ده یا نه… جدا از اینکه توی ازدحام تنگ و نفس‌گیر جمعتی هستم که منتظر (و حتی توی صف) وایسادن برای اینکه جاشون رو با من عوض کنن، انتخاب من اینه که باز هم بیام و سفت همونجا وایسم و از انتخابم هم لذت می‌برم و هیچ کس به من بدهکار نیست یا من از کسی طلبکار!

قبل از اینکه امروز این متنو بنویسم به فراخوان جشن خانه سینما به عنوان یکی از مهم‌ترین و معتبرترین جشنواره هامون نگاه می‌کردم.

تندیس بهترین فیلم کوتاه، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم کوتاه تجربی، بهترین فیلم‌نامه، بهترین و بهترین و بهترین…

با خودم فکر کردم من دقیقا توی این ماجرا کجا وایسادم که توی این سال‌ها کسی به فکر پیدا کردن بهترین یا بدترینش نیفتاده؟!!

نَگین فیلم کوتاه با نابازیگر (که خود این کلمه هم شکل علامت سواله) و یا به اصطلاح ژانر روستا! شروع شده و تازه الان داره مسیرش رو پیدا می‌کنه که من اصلا این حرفا رو نمی‌فهمم یا بهتره بگم این حرفا برام خنده داره…

و حالا که می‌خوام و بناست از وجود داشتن خودم حرف بزنم و دفاع کنم…چی بگم؟!!!

احساس یه آدمی رو دارم که بعد از گرفتن پلان‌ها و تموم شدن کار یا اصلا طبق تعاریف خودم بعد از یه اردوی تفریحی تنها وایساده کنار جاده و همه سوار اتوبوس شدن و رفتن و یادشون رفته من رو ببرن! و من همونطور که دور شدن اتوبوس رو نگاه می‌کنم شروع می‌کنم به دویدن و دست تکون دادن براشون که «آهاااای…من اینجاام…بابا منو جا گذاشتین!»

و یهو یه لحظه سر جام وایمیستم و با خودم می‌گم این دست تکون دادنا برای چیه؟! اصلا اونا دارن منو می‌بینن؟

 

سهی بانو ذوالقدر

درود بی پایان به دوستداران هنر. از آنجا که شغل بازیگری بعد از کارگری معدن سخت‌ترین شغل دنیا شناخته شده و از آنجا که در معادن تکنولوژی باعث سهولت کار شده است پس نهایتا بازیگری سخت‌ترین شغل دنیا به شمار می‌رود. شاید زمان کافی داشتن بتواند کمکی برای ارائه کامل نقش باشد ولی نقش‌های کوتاه و بازی در فیلم‌های کوتاه این زمان را نیز از بازیگر دریغ می‌نماید و این دانش که بتوانیم در فرصتی اندک بیننده را درگیر شخصیت یا موضوعی در رابطه با آن کنیم کیمیاست، باشد که بتوانیم با محکم کردن جای پای جایزه بازیگری در فیلم‌های کوتاه کمی از تلاش دوستان را ارج نهاده باشیم و باعث زاده شدن بازیگرانی واقعی در عرصه سینما باشیم نه بازیگرانی که با داشتن صد سکانس در یک فیلم تنها دو سکانس خوب داشته باشند و ما تحت تاثیر همان دو سکانس در تمام طول فیلم سطح کیفی کلیه بازیگران و فیلم‌ها را پایین بیاوریم.

 

سونیا سنجری

بازیگر خودش را، روحش را عریان می‌کند تا حرف تو را به گوش دیگران برساند. خودش را می‌گذارد وسط و اجازه می‌دهد قضاوتش کنی، از او متنفر باشی یا عاشقش شوی. این ها جسارت می‌خواهد. لااقل همین جسارت قابل تقدیر نیست؟

 

هادی حجازی فر

فیلم کوتاه بیشتر از اینکه «نام» باشد محلی است برای تولد ایده‌ها و کشف استعدادهای تازه. و بازیگر یکی از مهم‌ترین عناصری است که به بهتر دیده شدن و جدی‌تر گرفته شدن توسط مخاطبانی که به غلط یا درست در جستجوی نام‌ها هستند کمک می‌کند. بازیگرها می‌توانند به اکران فیلم‌های کوتاه و پر شدن بخشی از صندلی‌ها کمک کنند. لابه‌لای پیشنهادهای همیشگی، فیلم‌نامه‌های کوتاه از راه می‌رسند و تنها دلیل تامل خیلی از همکاران تجربه کردن و مشارکت در یک کار فرهنگی است. چرا که چرخه مالی این تولیدات فقط کفاف نیازهای اولیه را می‌دهد و تو به عنوان بازیگر حتی رفت و آمدت را از دوش گروه برمیداری. دیده شدن و قضاوت شدن و داوری شدن انگیزه مضاعفی جز کمک و تجربه به بازیگر هم می‌دهد. کمک می‌کند بازیگران شناخته شده‌تری در فیلم‌های کوتاه حضور یابند. شاید این مهم در مورد بعضی‌ها از جمله خود من صِدق نکند… به هزار دلیل از جمله مشغله کمتر و وقتِ آزادتر. اما بی شک داوری شدن و دیده شدن می‌تواند انگیزه‌های تازه‌تری ایجاد کند و هر چه پیش آید تماما خیر خواهد بود.

 

مجتبی فلاحی

بازیگران مجانی در فیلم‌های  نصفه و نیمه‌ای به نام کوتاه

این تمام ماجرا است.

به همان اندازه که فیلم‌نامه دست کم گرفته می‌شود، بازیگر و طراح صحنه و لباس و گریم هم دست کم و باری به هرجهتی شده است. اما بازیگر با این تفاوت که ویترین و سخنگوی فیلم‌نامه است همیشه مجانی فرض می‌شود، هرچند عوامل پشت دوربین و سینه موبیل همیشه پولش را می‌گیرد، بازیگر مجانی هم که فت و فراوان در تئاتر ریخته است.

تا وقتی نگاه فیلم‌سازان جوان ما این است، در جشنواره‌هایمان هم بازیگری به محلی از اعراب نرسیده باشد کیفیت فیلم‌های کوتاه همین حوالی می‌چرخد. خوب یا بد همه به جای نگاه حرفه‌ای به مقوله فیلم کوتاه آن را سکوی پرش تصور می‌کنند. این بی‌توجهی از تقدیر نکردن از عوامل به خصوص ویترین کار شروع می‌شود و به بی کیفیتی فیلم کوتاه منجر می‌شود.

 

نسیم کیانی

بازیگر از معدود موجودات زنده‌ای ست که هوا می‌خورد. خوراک، پوشاک ، دوا و دکتر هیچ کدام در طول حیاتش خللی در هواخوری او ایجاد نمی‌کنند. این موجود، عجیب از انتظار لذت می‌برد. پس از زل زدن مکرر به در و دیوار، موفق می‌شود تا از بین دل‌نوشته‌هایی که به عنوان فیلم‌نامه به او می‌دهند یکی را انتخاب کند. با لبخندی به اندازه پهنای صورت، زخم بسترش را در لحظه فراموش می‌کند و با تمام وسایل خود به سر صحنه می‌رود. اگر خوش شانس باشد و عوامل، بیماری بازیگر گریزی نداشته باشند در هزاران ساعتی که در صحنه بی‌کار است، پارانویید نمی‌شود و می تواند گه‌گداری با یکی، دو نفر هم کلام شود. پس از گذراندن این مقطع دوباره مرحله به دیوار زل زدن شروع می‌شود تا اگر خدا و کائنات لطفی کنند و فیلم مذکور در جشنواره داخلی (رفتن به جشنواره خارجی برای کارگردان و تهیه کننده است) قبول شود. وگرنه اگر یک چشم و دو دستش را هم در راه فیلم از دست داده باشد، کارگردان دچار افسردگی میان دوره‌ای شده و علاقه‌ای به دیدن او ندارد. بنابراین او هیچ وقت از سرنوشت آن فیلم و بازی خود مطلع نمی‌شود. بیاییم خوش بین باشیم و در نظر بگیریم فیلم قبول می‌شود . خوبی‌اش این است که بازیگر چهار تا دوست صمیمی که در طی این سال‌ها جمع کرده را به دیدن فیلم دعوت می‌کند. آن‌ها مهم‌ترین تماشاگرانند زیرا چند فیلم دیگر از بازیگر دیده‌اند و می‌توانند روند رو به رشد یا تنزل او را تشخیص دهند. وگرنه که اگر بازیگر خیلی خوب بازی هم کرده باشد از دید اهالی هنر (داوران، منتقدان) نابازیگری خوب است آن هم به خاطر کارگردان مهربان که توانسته این بازی را از او بگیرد. این موجود نا امید نشده و به اختتامیه می‌رود و برای دیگر عوامل خوشحالی می‌کند که شاید در کنار آن‌ها یکی دو نفر او را هم ببینند. چندین نفر به او تبریک می‌گویند و برای ادامه کار تشویق می‌کنند و گاهی دیده شده پیشنهادی هم می‌دهند. بازیگر آن شب بر روی ابرهاست با اینکه تمام شب برای دیگر عوامل دست زده و فقط تماشاگر صحنه بوده ولی باز هم شروع به ساختن آینده رویایی پیش رو می‌کند.

از یک ماه بعد یا حتی کمتر از ابرها به پایین می‌آید و در همان پایین به هوا خوری خود ادامه می‌دهد.

 

نادر فلاح

از نظر من فیلم کوتاه به معنی فیلم حرفه‌ای است فقط در اندازه زمانی کوتاهتر؛ بنابراین تمام شرایطی که برای فیلم بلند حرفه‌ای تعریف می‌شود باید شامل فیلم کوتاه هم بشود و اگردر جشنواره فیلم‌های بلند جایزه‌ای برای بازیگری در نظر گرفته شده است باید در جشنواره فیلم کوتاه هم مد نظر قرار گیرد.

این امر به عنوان یک دلیل انگیزشی باعث خواهد شد که بازیگران فیلم کوتاه جدی‌تر به بازیگری این نوع فیلم‌ها فکر کنند.

 

بابک بهشاد

نداشتنِ نگاهى جدى به هنرِ بازیگرى و در کل بازیگرانِ فیلم‌هاىِ کوتاه بیشتر از آن که تاسف برانگیز باشد، مضحک و در عین حال درد آور است و این خود سر آغازِ مسیرِ غلط و از بنیان اشتباهِ کم اهمیت شمردنِ فیلم کوتاه است. و شاید این مسئله در کنار کشیدنِ بسیارى از بازیگران از پروژه‌هاى فیلم‌هاى کوتاه بى‌تاثیر نباشد؛ که در نهایت همان طور که بارها و بارها دیده‌ایم منجر به آن می‌شود که کارگردان راهى جز انتخاب نابازیگر براى فیلم خود نداشته. اقدامی که در نتیجه بخش مهمى از باور پذیرى داستان فداى کم توانى نابازیگر شده که در نهایت بخش مهمى از زحمات مابقى عوامل فیلم به نابودى کشانده می‌شود.

به امید روزهاى خوش، ارادتمند

 

ندا اسدی

وجودش به دو بخش قسمت می‌شود. نیمی از وجودش کنار تماشاچی‌ها می‌نشیند و نظاره‌گر اجراست و نیمی از وجودش جلوی دوربین یا روی صحنه تئاتر می‌رود تا زندگی جدیدی را آغاز کند. در معرض نگاه دیگران قرار می‌گیرد کاری که خیلی از انسان‌ها از آن فرار می‌کنند… تا قضاوت شود، کاری که انسان‌ها این روزها خیلی راحت انجام می‌دهند. خیلی چیزها باب میلش نیست. خیلی چیزها مزاحم کارش است اما او خودش را موظف کرده که بهترین باشد. پس روحش را درگیر اجرا می‌کند تا تاثیرگذاری کارش را چند برابر کند… تا نفوذ کند به روح مخاطب. در مقابل همه اینها چه چیزی دریافت می‌کند؟ درست است آرامش درونی و رضایت قلبی که در اثر اجرای نقش در وجودش ایجاد می‌شود بهترین احساس‌ها ست اما چیزی فراتر از اینها او را به ادامه این مسیر امیدوارتر می‌کند. دیدن این همه نا ملایمات و نامهربانی‌ها ادامه این مسیر سخت را برایش سخت‌تر می‌کند اما او از راهی که به آن عشق می‌ورزد باز نخواهد گشت.

 

لیندا کیانی

بی‌تردید ما و شما از صعود گام به گام بازیگران فیلم‌های کوتاه و نیز نسیم  بهار بالندگی این رشد در سینه کش کوه هنر خرسندیم. افزایش کیفیت و نقش پررنگ حضور بازیگرانی با کوله باری از شور و شعور بیانگر نقش و اهمیت بازیگری در فیلم‌های کوتاه و با محتوا است.

اما متاسفانه کمترین نشانه‌ای از طرف برگزار کنندگان جشنواره‌ها که مسبب افزایش حضور بازیگران در فیلم‌های کوتاه شود دیده نمی‌شود.

من هم با انتشار متنی کوتاه حمایت خود را در خصوص اهمیت بازیگری فیلم کوتاه و لزوم اختصاص جایزه مستقل و ثابت به بازیگران فیلم کوتاه در جشنواره تخصصی این عرصه اعلام می‌کنم و امیدوارم نتیجه این حرکت مثبت باشد که قطعا اتفاق مهمی برای فیلم کوتاه خواهد بود.

 

فرید سجادی حسینی

وقتی یک اثر سینمایی یا فیلم کوتاه خلق می‌شود و می‌خواهیم آن را ارزیابی کنیم.

آیا می‌شود کار  فیلم‌نامه‌نویس را نادیده گرفت؟ آیا می‌توان تلاش کارگردان را نادیده گرفت؟ آیا می‌توان زحمات مدیر فیلم‌برداری، طراحی صحنه، طراحی چهره پردازی، صدابردار و صدا گذار و… را نادیده گرفت؟

قطعا هر اثر دراماتیکی یکی از ارکان مهم خلقش بازی ست و خیلی ساده است که بفهمیم اثر دراماتیک (سینمایی یا فیلم کوتاه فرق نمی‌کند) ارکان متعددی دارد تا زمانی که خلق می‌شود و یکی از آن‌ها، تاکید می‌کنم، یکی از آن‌ها بازیگری ست و نباید آن‌ها را نادیده گرفت.

لذا وقتی جشنواره‌ای به وجود می آید هدف کلی را دنبال می‌کند. (از نظر اینجانب):

۱: کسانی که هنر و اثرشان را به درستی خلق کردند و مطابق با نگاه جشنواره است، تشویق می‌شوند.

۲: مخاطب را تشویق به دیدن آن اثری می‌کنند که مورد پسند داورانی بوده که همیشه از نخبگان آن رشته هم هستند.

با جایزه دادن و تشویق کردن هرکدام از افراد خلاق  بخشی از مردم و مخاطبین را به دیدن آن اثر ترغیب می‌کنند.

لذا وقتی که هرکدام از این ارکان را نبینیم در واقع اهداف کلی جشنواره که در بالا ذکر شد را نقض کرده‌ایم.

امیدوارم با ارزیابی شدن جدی یکی از مهم‌ترین عناصر فیلم و سینما یعنی بازیگری و به وجود آمدن جایگاه واقعی آن در جشنواره‌های فیلم کوتاه تاثیرش را در رشد دنیای فیلم کوتاه در سال‌های آتی شاهد باشیم.

 

محمد کارت

خواهشا دور خودمان نگردیم و تاثیر بازیگران کاربلد را در پیشرفت سینمای کوتاه چندسال اخیر کتمان نکنیم.

تخصیص جایزه بازیگری در جشنواره‌های مهم فیلم کوتاه به هیچ عنوان درخواست غیر متعارفی نیست و نیازی  به طومار طولانی نوشتن هم ندارد. تنها درایت، هوشمندی و توجه بیشتر می‌خواهد.

مَخلَصِ کَلوم  دمتون گرم بی‌زحمت اضافه‌ش کنید جایزه رو.

خیلی سلطانید شیر اداتونو در میاره ?

 

سوگل طهماسبی

این متن تنها احساس و برداشت  شخصی من از تجربه بازی در یک فیلم کوتاه است.

در ابتدای پشنهاد دوستان تمایل زیادی برای بازی در کار کوتاه نداشتم، چون معتقدم در جشنواره‌هایی که برگزار می‌شود هیچ جایگاهی برای بازیگرهای فیلم کوتاه در نظر گرفته نمی‌شود.

ولی با این تفاصیل یک کار بی‌نظیر من رو قانع می‌کند که با تمام نادیده گرفتن‌ها  باز هم این تجربه را از دست ندهم.

به امید روزی که تمام عوامل یک فیلم کوتاه به طور حرفه‌ای مورد قضاوت قرار بگیرند و سینمای بهتری بسازیم.

پیوند کوتاه: https://www.fidanfilm.ir/?p=6240